سلام و درود دوباره
tashilgaran.com خوش آمدید به
یکی از سوال های پرسشنامه این بود که وقتی کسی از شما میخواهد که کاری بکنید،اولا،گفتن نه برای شما سخت است؟ آیا راحت میتوانید واقعا جواب نه رو بهش بدید؟
:اگر شما هم وابسته باشید،پس دقیق همینجا،این جوابی ست که احتمالا دادید.
هم وایستگی این را سخت میکند،این تقریبا غیر ممکن است که بتوانید نه بگویید .
اما یک شخص سالم در واقع حق انتخاب دارد،حالا اون حق انتخاب چیه؟
شخصی که نمیتواند بگوید نه در واقع گروگان گرفته شده.گروگان توسط تفکر خیالی بله و مثبت،بله من باید آن کاری را که ازم میخواهی انجام بدم ،بله من باید کاری که شخص دیگری هم ازم میخواد را انجام بدم. در واقع یک شخص هم وابسته اصلا خودشون رو تو این معادله به حساب نمی آورد ، ،پس شما به تمام این مسیر ها و کارها درگیر میشوید،برای این که شما حس می کنید که باید به هر چیزی که اتفاق می افتد جواب مثبت بدهید.تا وقتی که چنین منوالی برقرار باشد شما قادر نیستید کاری رو به خوبی و کامل انجام بدید.
یک شخص سالم: گزینه نه گفتن رو دارد. آنها درک می کنند که فقط مدت محدودی زمان،انرژی و پول دارند. و آن ها نمیتوانند در همشون شرکت داشته باشند.
حالا یک شخص هم وابسته فکر میکند که اگر نه بگوید یراساس شناخت و تفکر اشتباهی که در ذهنش هست ،او یک شخص بد است،یک شخص خودخواه است،یک شخص بدخواه هست.این بدان معناست که من فقط منابع محدودی دارم و من زمانم رو مختص به کار هایی که برایم مهم هست می کنم،معمولا کارهایی که بر اساس ارزش هایم است.
اگر شما میخواهید به یک شخص سالم تبدیل شوید،نه گفتن را تمرین کنید تا زمانی که دیگر برایتان عذاب آور نباشد،این یک تمرین سخت است.
اما چیزی که میتوانید امتحانش کنید این است که اگر نه گفتید هنوز عذاب آور بود،پس موقع آن است که می فهمید هنوز گروگان تفکر اشتباه بله گقتن هستید.
ببینید که چقدر طول میکشد،من دوستی داشتم که که برای دو سال یه همه چیز نه گفت،دو سال کامل،و بلاخره بعد از دو سال توانست که نه بگوید . به همان راحتی که میتوانست بله بگوید و وقتی که او اینکار را کرد آزادی خیلی بیشتری به دست آورد.
آزادی زمانی به دست می آید که شما قابلیت نه گفتن رو داشته باشید.
